نازنين نازنين ، تا این لحظه: 18 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

دخملكم

بدون عنوان

دکلمه ویژه دختران: سلام بر شکوفایی ، سلام بر روشنایی، سلام بر پایان کودکی،پایان نٌه زمستان وتابستان ،  سلام بر بهار آشنایی با خداوند،بهار پر از عطردل انگیز اطاعت سلام برسر چشمه همه پاکی ها ونیکی ها،اوکه فرستاده اش بر گزیده همه هستی یعنی حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) است . به شکرانه فصل تازه نیایش با آفریننده دو جهان ،به شکرانه همه  مهربانی ها و نعمت هایش ، روزی پنج بار سجاده سبز پرهیز گاری را پیش رویش می گشایم. ر وزی پنج بارنام ویاد او را بر دل وجان خویش جاری می سازم. تا مورد رحمت بی کرانش قرار گیرم . که دروازه های رحمتش همیشه گشوده است زیرا او بخشاینده ای مهربان اس...
23 دی 1392

بدون عنوان

    آگاه تر از همیشه، سر از بالین بر می داریم تا با اولین تابش نورِ دانش، به کوچه های حقیقت بزنیم و عبور نور را مرور کنیم. امروز آمده ایم تا خود را به شاخه مهر پیوند بزنیم و رویشی دیگر را در بهار دانش آغاز کنیم. مقصد ما شکوفایی شکوفه است . این خنده هایی که طعم عسل می دهند و قلب آسمان را آب می کنند ، ای کاش همیشه در چهره ات  باقی بماند ! شکوفه های مهربون غنچه های شیرین زبون مدرسه خونه ی شماس خوش اومدید به خونه تون ...
18 دی 1392

بدون شرح

چه كاركردي نازنين اين هنر اي نازنين وباباشه كه برابازي كردن با مهراد از هيچ فني دريغ نمي كنن او هم اول كلي ذوق كرده بود اما بعدش ديگه گريش گرفت اينجا هم تو اوج محبت اينجا هم وقتي يه كه سرويس نازنين رو بعد از مدرسه خونه ي عزيز جون مي آورداما از آذر ديگه مي ره خونه ي خودمون .اين هم واكنش نازنين بعد ازاومدن از مدرسه   اينجا هم مهرادي اومده بود خونه ي ما مامانش درس داشت شما گير داده بودي چرا وقتي مهراد گريه مي كنه همه مي پرين دورش اما من كه گريه مي كنم دعوامون مي كنين .نمي دونم چطور بايد حاليت كنم تو ومهراد باهم فرق دارين . اينجا هم اجازه نمي دادي ازش يه عكس تك بگيرم اينجا هم اوايل به دنيا اومدن مهر...
4 دی 1392

بچه های امروزی

نازنین من عاشق مهرادی پسر خالشه.از روز اول تو بزرگ کردنش نظارت داره بهتر بگم بچه داری رو کاملا یاد گرفته از من بهتر .دقیقا از اواخر مهرماه که نزدیک به مراسم دایی مصطفی بود سروگوش این بچه رو به آهنگ باز کرده واین وروجک هم شده مثل یه آدم معتاد. البته مامانش هم بدش نمی یاد پسرش از بچگی رقاص باشه . نازنین مدام براش می رقصه واین پسر هم تاجایی که توان داره خودش رو بلند می کنه ودست وپا تکون می ده وکلی ذوق می کنه .این جوجه ی ماهم که می فهمه آهنگ از کجا صداش می یاد به کامپیوتر هم علاقه نشون می ده.مامانش امیدواره به آموزشای نازنین تا بلکه آینده به دردش بخوره اما برعکس باباش... اگه نازی خواسته باشه پشت سیستم بشینه مهرادی روتو بغلش می ذاره واون هم&nbs...
3 دی 1392

هشتمين يلداي دخملم

                 به ستاره ها خواهم سپرد  که بر جاده های شبت بتابند   تا مسیر آرزوهایت  در طولانی ترین شب سال  بی نور نماند              دخملکم در حال زدن کف(کف یکی از خوراکی های اصلی شب یلدا تو شهرمونه که در اصل باید با چوب زده بشه اما ما به دلیل سهولت در درست کردنش با همزن می زنیم ) این هم بعدازدرست شدن بفرمایید ...
30 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخملكم می باشد